به دفتر خاطرات مجازی من خوش آمدید

یک شنبه 15 مهر 1397 ساعت: 16:52
نویسنده : معین کریمی

معرفی کتاب یلدا م. مودب پور

توصیه می شود این رمان را از دست ندهید در ادامه خلاصه ای از متن کتاب را خواهید خواند

در بخشی از این رمان می خوانید:«سیاوش- از یلدا خبر نداری؟ نیما – چرا، بابام صبحی می گفت: برم هندونه و انار و آجیل بخرم واسه یلدا … – شب یلدا رو نمی گم دیوانه!! یلدا رو می گم !! … از دیشب تا حالا ندیدیش ؟!… – آهان !! حالا اگه بگم می گی دارم منت سرت می ذارم !!… – جون من دیدیش ؟!.. – تلسکوپه یادته !؟… دبیرستان بودیم خریدمش آ !!؟… – آره …آره … خب!؟… – رفتم از تو خرت و پرتام درش آوردم !!…. – خب !!؟؟… – به جون تو از دیشب که رفتم خونه تا ساعت پنج شیش صبح داشتم رصدش می کردم ؟!… – دیگه رصد دونم دراومد از بس چشم انداختم تو سوراخ تلسکوپ وامونده !!… – با تلسکوپ تو اتاق یلدا رو نگاه کردی ؟! … – خب آره دیگه !! … چشمام که اشعه مادون قرمز نداره تو تاریکی چیزی ببینه !!… – تو غلظ کردی تو اتاق یلدا رو نگاه کردی !!.. – پس بعدش چه اخباری رو واسه شما نقل کنم؟ – اتاقش رو اصلا نگاه نکن !!.. حالا احیانا اگه مثلا اومد تو حیاط و چشم تو بهش افتاد ، عیبی نداره که یه نگاه بکنی و به من بگی !!… – اینطوری نمی شه برادر … دست و بال محقق و پژوهشگر را نباید بست !!… غیرت قبول نمی کنه ! بگو ما پژوهش رو بذاریم کنار!!… – اصلا لازم نکرده – نکرده که نکرده !!!… – حالا اونا که دیشب دیدی رو بگو ببینم !!… – تو انگار یه چیزت می شه ها !!… – لوس نشو بگو دیگه … – یادداشت کن !!… ساعت سه بامداد سوژه یه غلت زد و یه خمیازه کشید !!… ساعت چهار بامداد سوژه یه غلت ، یه سرفه و احیانا یه حرکت مشکوک ، که به دلیل بعد مسافت ، صدای حرکت مشکوک شنیده نگردید !!.. توضیح اینکه برای ادامه تحقیق مجوز استراق سمع ضروری است !!!… ساعت پنج بامداد …. – زهر مار … بی ادب بی تربیت !!… داری چرت و پرت می گی !!؟… – مرتیکه ساعت سه بعد از نصف شب ، گشت امداد و کمک رسانی و دستگیری از دختران فریب خورده شهر تموم شد و اومدم خونه !!… اون وقت شب یلدا هفت پادشاه رو خواب دیده !!… دیگه چی شو زیر نظر بگیرم !!؟

نویسنده: م.مودب پور        ناشر: نیریز         سال نشر: 1389



:: موضوعات مرتبط: داستان و کتاب معرفی کتاب
:: برچسب‌ها: م مودب پور نویسنده کتاب معرفی کتاب داستان بلند کتاب رمان رمان autorwriter story book story book romance book


جمعه 13 مهر 1397 ساعت: 15:14
نویسنده : معین کریمی

دانلود رمان مسافر کوچه های عاشقی نوشته عاطفه منجزی

معرفی کتاب مسافر کوچه های عاشقی

این داستان درباره ی دختریست که ازدواج غیابی انجام می دهد و بعد از آن به آمریکا نزد شوهر ندیده اش می رود غافل از اینکه شوهرش او رو نمی خواسته و مثل یه همخونه با او زندگی میکند و...

از متن کتاب:

از صدای ریزش تند باران بیدار شدم. چشم‌هایم را باز کردم. نگاهم به دانه‌های درشت باران پشت شیشه ثابت ماند. هیچ چیز را به یاد نمی‌آورم. اضطرابی گنگ از دلم می‌جوشد و به مغزم هجوم می‌آورد. کجا هستم؟ این جا چه می‌کنم؟ برقی در آسمان می‌درخشید و بعد صدای رعد. از جا پریدم ودوباره حوادث چند ساعت گذشته در ذهنم جان گرفت. روشن و واضح مثل فیلمی بر پرده سینما. بی حال روی تخت نشستم و پاهایم را آویزان کردم. نگاهم به ساعت دیواری افتاد. نیمه شب بود و من غرق در افکار تیره تر ازشبم. حالا چه کنم؟

دانلود و ادامه متن در ادامه مطلب...



:: موضوعات مرتبط: داستان و کتاب داستان بلند
:: برچسب‌ها: عاطفه منجزی مسافر کوچه های عاشقی کتاب رمان کتاب رمان داستان داستان بلند عاشقانه کتاب عاشقانه رمان عاشقانه ادبیات کتاب رمان book story long story story book love book romance book


صفحه قبل 1 2 3 4 5 ... 47 صفحه بعد

کد پربازدیدترین



اکانت ما در شبکه های اجتماعی :

اکانت ما در فیسبوک اکانت ما در اینستاگرام اکانت ما در Pinterest کانال ما در تلگرام